بزرگترین سایت تفریحی

بزرگترین سایت تفریحی

بزرگترین سایت تفریحی
بزرگترین سایت تفریحی

بزرگترین سایت تفریحی

بزرگترین سایت تفریحی

داستان کوتاه 4- سکاکى

(سراج الدین سکاکى ) از علماى اسلام بوده و در عصر خوارزمشاهیان مى زیسته و از مردم خوارزم بوده است .
سکاکى نخست مردى آهنگر بود. روزى صندوقچه اى بسیار کوچک و ظریف از آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید. آن را به رسم تحفه براى سلطان وقت آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید آن را به رسم تحفه براى سلطان وقت برد. سلطان و اطرافیان به دقت به صندوقچه تماشا کردند و او را تحسین نمودند.
در آن وقت که منتظر نتیجه بود مرد دانشمندى وارد شد و همه او را تعظیم کردند و دو زانو پیش روى وى نشستند. سکاکى تحت تاءثیر قرار گرفت و گفت : او کیست ؟ گفتند: او یکى از علماء است .
از کار خود متاءسف شد و پى تحصیل علم شتافت . سى سال از عمرش ‍ گذشته بود، که به مدرسه رفت و به مدرس گفت : مى خواهم تحصیل علم کنم . مدرس گفت : با این سن و سال فکر نمى کنم به جائى برسى ، بیهوده عمرت را تلف مکن .
ولى او با اصرار مشغول تحصیل شد. اما به قدرى حافظه و استعدادش ‍ ضعیف بود که استاد به او گفت : آن مساءله فقهى را حفظ کن (پوست سگ با دباغى پاک مى شود) بارها آن را خواند و فردا در نزد استاد چنین گفت : (سگ گفت : پوست استاد با دباغى پاک مى شود!) استاد و شاگردان همه خندیدند و او را به باد مسخره گرفتند.
اما تا ده سال تحصیل علم نتیجه اى برایش نداشت و دلتنگ شد و رو به کوه و صحرا نهاد به جائى رسید که قطره هاى آب از بلندى بروى تخته سنگى مى چکید و بر اثر ریزش مداوم خود، سوراخى در دل سنگ پدید آورده بود.
مدتى با دقت نگاه کرد، سپس با خود گفت : دل تو از این سنگ ، سخت تر نیست ، اگر استقامت داشته باشى سرانجام موفق خواهى شد. این بگفت و به مدرسه بازگشت و از چهل سالگى با جدیت و حوصله و صبر مشغول تحصیل شد تا به جائى رسید که دانشمندان عصر وى در علوم عربى و فنون ادبى با دیده اعجاب مى نگریستند.
کتابى به نام مفتاح العلوم مشتمل بر دوازده علم از علوم عربى نوشت که از شاهکارهاى بزرگ علمى و ادبى به شمار مى رود.(44)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد